عکس کن گنده سکسی رایگان کلیپ های ویدیوئی . جاستین عکس سکسی کونبزرگ ، یا سرنوشت ناگوار تقوا.
این رمان درباره زندگی دو خواهر صحبت می کند: جاستین بی گناه و ساده لوح و جولیا عملی. پس از مرگ والدینشان ، دختران با صدها فرانک در جیب خود و یک نعمت از صومعه که در آنجا تحصیل می کردند اخراج شدند. جولیا بلافاصله به فاحشه معتبر پاریس می رود تا صعود در مراحل موفقیت زندگی را شروع کند ، و جاستین می فهمد که دنیا به هیچ وجه کامل نیست و با "تقوی" و بی گناهی وی ، واقعاً عکس سکسی کونبزرگ هیچ ارتباطی با آن ندارد ، زیرا کل زندگی مستقل او تبدیل شده است. یک سری فریب ها ، تحقیرها ، آزارها و شکنجه های ظالمانه. "جاستین ، یا سرنوشت ناگوار تقوا" (FR. Justine ou les Malheurs). de la vertu) - چاپ دوم رمان مارکیس دو صادره ، "حوادث فضیلت. فصل اول مقدمه. - جاستین در رحمت سرنوشت است. شاهکار فلسفه کتابی خواهد بود که با اشاره به ابزاری که خوشبختی برای دستیابی به اهدافی که شخص دارد استفاده می کند. برای این منظور ، و بر همین اساس برخی از رفتارهایی را ارائه می دهند که به این موجود مخلوط ، دو پا را آموزش می دهد تا یک زندگی خارق العاده را طی کند تا از لعن های این ثروت ، که به طور متناوب به نام های سرنوشت ، خدا ، ولایت ، مشیت ، راک ، احتمال و هر چیز دیگر یاد می گیرند ، پیش بروید. بدون استثنا ، نام ها به همان اندازه زننده هستند ، زیرا فاقد عقل سلیم هستند و هیچ فکری نمی کنند ، چیزی جز تفکر مبهم و صرفاً عینی است. اگر با این وجود ، این اتفاق بیفتد ، زیرا ما پر از مشاهدات خالی ، مضحک و خرافاتی از کنوانسیون های پوچ پذیر پذیر هستیم ، فقط به خارهایی می رسیم که افراد شرور فقط گلهای رز را انتخاب می کنند ، آیا طبیعی نیست افرادی که در ساختار داخلی ، سلیقه یا مزاج خود بدخواه به دنیا می آیند نتیجه بگیرند آیا عاقلانه تر از آن است که در برابر آن مقاومت کنیم؟ آیا آنها کافی نیستند ، اگر فقط از خارج ، بگویند که فضیلت ، هرچند زیبا ، بدترین انتخابی است که می تواند انجام دهد وقتی که بسیار ضعیف است برای نبرد با معاون ، و این که در عصری کاملاً فاسد مانند روشی که ما در اکثر آنها زندگی می کنیم به عنوان مثال هر کس دیگری عمل کنید؟ خوب ، در این مورد ، آیا افراد دارای دیدگاههای فلسفی بیشتر این حق را دارند که بگویند به دنبال فرشته یزراد از زادیگ [ولات ، داستان ولتر] ، آنها می گویند هیچ بدی وجود ندارد که نتواند به خیر منجر شود و بر این اساس می توانند شر انجام دهند. آنها می خواهند ، زیرا اساساً این چیزی نیست جز راهی برای انجام کار خوب؟ و آیا دلیلی برای اضافه کردن آنها نخواهند داشت ، که به معنای کلی فرقی نمی کند این یا آن شخص خوب یا بد باشد ، که اگر حوادث در جستجوی فضیلت و سعادت هستند ، همه جا با نذر همراه هستند ، زیرا همه چیز از نظر طبیعت برابر است. ، آیا این یک بی نهایت عاقلانه تر است که مکانی را بین افراد شرور پیشرو نسبت به مردانی با فضیلت که قصد شکست دارند ، در میان آنها بدست بیاوریم؟ ما دیگر پنهان نخواهیم شد که دقیقاً تأیید این ماکسیمم ها است که ما با داستان زندگی جاستین با فضیلت در معرض دید عموم قرار خواهیم داد. لازم است احمقان از تمجید از این بت مسخره فضیلت که تاکنون به آنها سپاسگزاری کرده است ، چشم پوشی کنند ، و آن مردهای باهوش ، معمولاً با اصول خود ، به صمیمیت دوست داشتنی نعمت و خوشبختی بپردازند ، با دیدن شواهد قانع کننده از خوشبختی و بهزیستی ، انتخاب خود را انجام دهند. تقریباً ناگزیر از آنها به روش ناعادلانه خود پیروی می كنیم. البته ، ما شرمنده هستیم که از یک سو ، بدبختی های وحشتناک را که بهشت برای دختر مهربان و حساس به بار آورده است ، توصیف کنیم ، که از همه مهمتر ، فضیلت را ارج می نهد. از سوی دیگر ، غیرقانونی است که رحمتی را که برای آنهایی که این دختر را شکنجه می کنند و یا به طرز وحشیانه ای شکنجه می کنند ، نشان دهد. اما ، یک نویسنده با ذهنی فلسفی کافی برای گفتن حقیقت ، باید این شرایط را نادیده بگیرد و با یک نیاز بیرحمانه ، باید ظالمانه خرافات انسان های حماقت را که مزین به فضیلت است ، پاره کند و با دیگران بی ترس به انسان نادان ، ابدی فریب خورده یک معاون را در میان تجملات و لذتهایی که او را احاطه کرده و بی رحمانه می کند ، پاره کند. آنها از او پیروی می کنند. این احساساتی است که ما را در کار خود انگیزه می دهد ، با هدایت انگیزه های فوق و با استفاده از بدبینی ترین زبانی همراه با زشت ترین و جسورانه ترین افکار ، ما با جسارت رذیله ها را همانطور که در واقع هستند به تصویر می کشیم ، یعنی همیشه پیروز و محاصره افتخار ، همیشه خوشحال و خوشحال و فضیلت است. و همانطور که هست - دائماً سخت و غمگین ، همیشه کسل کننده و ناراضی. جولیت و جاستین ، دختران یک بانکدار بسیار ثروتمند پاریسی ، چهارده و پانزده ساله ، در یکی از مشهورترین صومعه های پاریس بزرگ شدند. در آنجا آنها فاقد نصیحت ، کتاب یا مربی بودند و به نظر می رسید روح جوان آنها در سخت ترین اخلاق و مذاهب شکل گرفته است. و در یک لحظه آسیب های مهلک به تمامیت هر دو دختر ، آنها همه چیز را در یک روز از دست دادند
© عکس کون گنده سکسی | خرید بازدید کنندگان